قتل به شکلهای مختلفی روی میدهد؛ اما در همهحال باز هم یکی از انواع جنایات است و با هیچ توجیهی نمیتوان آن را از ردهی رفتارهای خشونتآمیز خارج کرد؛ حتی اگر بخواهیم با عنوان قتل ناموسی، چهرهی کریهاش را تطهیر کنیم.
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵، روزنامه سایه در ادامه می نویسد: در تعریف قتل ناموسی آمده است ایندسته جنایتها به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته میشود. این گروه از مجریان جنایتهای ناموسی عنوان میکنند که زنان را بهعلت «ننگینکردن شرافت خانوادهی خود!» مجازات میکنند. منظور آنها از ننگ، موارد گوناگونی ازجمله خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسیبودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف یا ارتکاب زنا را شامل میشود. در قاموس این مجریان بیقانون، برای اینکه فردی قربانی جنایتهای ناموسی شود، فقط اینکه گمان برده شود او آبروی خانواده را بر باد دادهاست، کافیست.
یکی از تازهترین اتفاقات تلخ در این زمینه را باید قتل دختر خویی توسط پدرش دانست که اخبارش در این روزها در جامعهی مجازی و شبکههای اجتماعی نقل میشود وحتی بعضی مسئولین کشوری را هم به واکنش واداشتهاست. حتی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده نیز با انتشار یادداشتی نسبت به حادثهی قتل یک دختر خویی توسط پدرش ابراز تاسف کرد و گفت: «قتلهای ناموسی بدترین افراطیترین شکل خشونت علیه زنان در خانواده است».
باید دانست آمارها در این زمینه چندان گویا نیست و گزارشهای مختلفی از میزان، چگونگی و پراکندگی اینگونه قتلها در جهان مخابره میشود. در یکی از تازهترین گزارشها در زمینهی قتلهای ناموسی، که در نهم ژوئن ۲۰۱۶ در یو.اس.ای.تودی به چاپ رسید، حقایقی تکاندهنده از آن ارائه شدهاست. براساس آخرین آمار منتشره از جانب سازمان ملل، سالانه چیزی حدود پنجهزار قتل ناموسی در جهان رخ میدهد که بیشتر آنها در جنوب آسیا، شمال آفریقا و خاورمیانه رخ میدهند. هرچند محدودهی وقوع این جنایات منحصر به بخش جغرافیایی خاصی نمیشود اما گستردگی آن در برخی کشورها بیشتر به چشم میخورد. برای مثال، پژوهشی در دانشگاه اینونو ترکیه نشان میدهد در طول هفتسال اخیر پروندهی ۳۰۰ قتل ناموسی در ترکیه وجود داشته و بسیاری از این قتلها در مناطق کردنشین ترکیه اتفاق افتادهاست.
پژوهش نشان میدهد با بالا رفتن مجازات قتل ناموسی، بسیاری از زنان توسط خویشاوندان خود وادار به «خودکشی» شدهاند.
این پژوهش نشان میدهد با بالا رفتن مجازات قتل ناموسی، بسیاری از زنان توسط خویشاوندان خود وادار به «خودکشی» شدهاند. بیشتر قاتلان نیز پسران جوان خانواده هستند که در صورت دستگیری مجازات کمتری برایشان منظور میشود. جدای هر نگرشی نسبت به این اتفاق تلخ باید ریشههای آن را در فرهنگ رایج و سنتی یکسری مناطق جستوجو کرد.
این ماجرا در ایران هم یکی از معضلاتیست که سالهای سال بهعنوان یک رفتار خشونتآمیز در مناطقی از کشور رایج است. براساس گزارش پلیس ایران تنها در سال ۱۳۸۸ در شهر اهواز ۱۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند که معادل ۲۴٫۵درصد از کل قتلهای سال ۸۸ شهر اهواز میشود. البته این آمار نسبت به سال ۸۴ که میزان قتلهای ناموسی در اهواز ۳۵درصد بود، کاهش یافتهاست. به گفتهی بازپرس شعبهی ویژهی قتل اهواز برخی آداب و رسوم مانند لزوم ازدواج دخترعمو با پسرعمو یکی از دلایل این قتلهاست که برخی مواقع اگر غیر از این اتفاق بیفتد، منجر به قتل میشود. این درحالیست که برخی قتلهای ناموسی هم فقط بر مبنای سوءظن صورت میپذیرد. نکتهی مهم دراینمیان، حقیست که مردان خانواده برای خود قائل هستند و در این زمینه آن را یکی از رفتارهای درست برای حفاظت و حتی رفع لکهای ننگ از ناموس خود و نام خانوادگیشان میدانند.
طبق گزارشی که دپارتمان قضایی آمریکا منتشر کرد در سال ۲۰۱۴ در هر ایالت حدود ۲۳ تا ۲۷ قتل ناموسی رخ داد که نشان میدهد این ماجرا حتی میتواند در کشورهای توسعهیافته هم وجود داشتهباشد و برای جلوگیری از آن نیازمند یک فرهنگسازی عمومی و ایجاد زمینههای حقوقی مشترک برای مردان و زنان هستیم.
در بخشی از یادداشتی که مولاوردی؛ معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده منتشر کرد، آمدهاست: ریشهی این جنایات که بدترین و افراطیترین شکل خشونت علیه زنان در خانواده است که در دفاع از شرف و ناموس مردان خانواده بهوقوع میپیوندد و ماموریت مردان و پسران خانواده در کنترل و محدود کردن زنان و دختران فامیل محسوب میشود، به فرهنگ، مناسبات و قوانین مردسالارانه و قبیلهای جوامع برمیگردد. کاستلز پدرسالاری را کنترل بیقید و شرط مردان بر زنان و فرزندان تعریف میکند. برایناساس طیفی از دلایل ازجمله از زیر بار ازدواج ناخواسته نرفتن تا رابطهی جنسی خارج از ازدواج را میتوان برای توجیه این قتلها و طبیعی جلوهدادن و رسمیت بخشیدن به آن ردیف کرد که عمدتا هم با بردن انگشت اتهام به سمت زنان و دختران، (و امروز به سمت شبکههای اجتماعی) مورد تایید و تشویق جامعه قرار میگیرد و قانون هم مجوزهای لازم را برای ارتکاب آن در اختیار قرار میدهد.